معاونت بهداشتی
هفته سلامت روان 24تا 18 مهر ماه بر گز ار می گردد
رییس
گروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد
مرکز بهداشت استان در مصاحبه با روابط عمومی معاونت بهداشتی در خصوص هفته بهداشت روان (30-24) شعار و
روز شمار هفته سلامت روان در سال 1400 را به شرح ذیل عنوان کرد وبه مناسبت اولین
روز هفته سلامت روان(18مهر 1400) نقش سیاستگذاران در دسترسی عادلانه به خدمات سلامت روان با به شرح ذیل تبیین
نمود .
هفته سلامت روان(24-18مهر ماه ) گرامی باد
شعار
هفته سلامت روان "سلامت روان برای همه: بیایید آن را به یک باور تبدیل کنیم"
شعار روز جهانی سلامت روان"سلامت روان در
جهانی نابرابر"
ایام هفته | تاریخ | عناوین |
یکشنبه | 18 مهر | نقش سیاستگذاران در دسترسی عادلانه به خدمات سلامت |
دوشنبه | 19 مهر | نقش تحریم |
سه شنبه | 20 مهر | رابطهی |
چهار شنبه | 21 مهر | تأثیر انگ |
پنج شنبه | 22 مهر | ضرورت توسعه |
جمعه | 23 مهر | سواد سلامت |
شنبه | 24 مهر | نقش حاکمیت |
18/7/1400نقش سیاستگذاران در دسترسی عادلانه به خدمات سلامت روان
سازمان جهانی بهداشت هر سال به مناسبت روز جهانی سلامت روان یک پیام اصلی را در راستای توجه هر چه بیشتر دولت ها، سیاستگذاران، ذینفعان، افراد کلیدی جامعه و جمعیت عمومی به موضوعات مرتبط با سلامت روان اعلام می دارد. بر همین اساس پیام در نظر گرفته شده برای سال 2021 از سوی این سازمان"سلامت روان برای همه: بیایید آن را به یک باور تبدیل کنیم"میباشد. تأکید این پیام بر ضرورت و اهمیت ارتقاء سلامت روان برای همه اقشار و طبقات اجتماعی است.یکی از راهبردهای مهم برای تحقق این شعار، آموزش جمعیت عمومی با هدف افزایش سواد سلامت روان، کاهش انگ اجتماعی مرتبط با دریافت خدمات سلامت روان و همچنین توسعه فرهنگ خودمراقبتی است. این آموزش ها باید از طریق مدارس، دانشگاه ها، مراکز فرهنگی، رسانه ها و همچنین مراکز ارائه دهنده خدمات سلامت به همه گروه های هدف ارائه گردد. آموزش های عمومی به ویژه باید نوجوانان و زنان یک جامعه را مخاطب اصلی خود قرار دهد، چرا که شواهد نشان دهنده آسیب پذیری بالای این دو گروه در زمینه سلامت روان هستند.
افزایش سهم حوزه سلامت روان در اعتبارات دولتی و تقویت سرمایه ¬گذاری اقتصادی در حوزه
سلامت روان از سوی بخش خصوصی نیز از جمله اقدامات مهمی است که می بایست مورد توجه
سیاستگذاران و فعالان حوزه سلامت قرار گیرد. سیاستگذاران و مدیران و مجریان حوزه سلامت دریک کشور باید تدابیری اتخاذ نمایند تا زیرساخت ها و خدمات پایه و تخصصی سلامت روان هم گام و متناسب با سایر حوزه های بهداشت و درمان رشد یابند تا همه آحاد جامعه بتوانند علیرغم مشکلات اقتصادی و اجتماعی همچنان دسترسی مناسبی به این خدمات داشته باشند. باید در نظر داشت که شکل ارائه خدمات باید به گونه ای باشد که افراد یک جامعه فارغ از وضعیت اقتصادی و اجتماعی ومحل سکونت بتوانند برای رفع نیازهای خود در این حوزه به راحتی و بدون هیچ مانعی به ارائه دهندگان اصلی خدمت از جمله پزشکان و روانشناسان دسترسی داشته باشند. یکی از موانع اصلی تحقق شعار "سلامت روان برای همه" وجود نابرابری های اقتصادی و اجتماعی است. فدراسیون جهانی سلامت روان نیز با انتخاب مضمون «سلامت روان در جهانی نابرابر » برای روزجهانی سلامت روان در سال جاری، به این موضوع مهم اشاره کرده است. در نتیجه نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، سهم سلامت در سبد خانوارها کوچک تر شده و در نتیجه بی توجهی به سلامت،بی توجهی به موضوعات مرتبط با سلامت روان بیش از پیش خودش را نشان میدهد. کاهش این نابرابری ها یقیناً از طریق توسعه عدالت اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و در پی آن ایجادفرصتهای برابر در دسترسی به خدمات سلامت روان میسر خواهد شد.
نقش سیاستگذاران در دسترسی عادلانه به خدمات سلامت روان
سلامت از اساسی ترین اجزای رفاه جامعه به شمار می رود. سلامت فرد پایه و بنیان سلامت جامعه است. این دو آنچنان به هم وابسته اند که نمی توان بین آنها حدومرزی قایل شد.وضعیت سلامت تک تک افراد جامعه به رو شهای گوناگون بر سلامت دیگران وعواطف آنها وهمچنین شاخص های اقتصادی اجتماعی جامعه اثر می گذارد ازاین رو تامین سلامت افراد جامعه به معنای یک هویت وابسته به اعضای خود امری مهم و حائز اهمیت تلقی میشود.پیشرفت و توسعه سریع در جهان امروز و تغییرات پرشتاب محیطی، آگاهی از تحولات را ضروری ساخته است. امروزه اهمیت سلامت روان و تأثیر جدی آن بر بخشهای دیگر سلامت )جسمی، اجتماعی و معنوی( انکار ناپذیر است. جدا از تعریف سلامت، با توجه به ارتباط نزدیک این بخش از سلامت با بهداشت عمومی و عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت می توان گفت بدون سلامت روان، دستیابی به بخشهای دیگر سلامت امکان ناپذیر است. رنجوری و در معرض آسیب بودن 50 4میلیون نفرمردم جهان )سازمان جهانی بهداشت، 1995 ( و 23 درصد از جمعیت کشورمان یکی ازناهنجار یهای روا نپزشکی، مقوله بهداشت روان را به عنوان یک اولویت قطعی و اصلی و نه در حد تعار فهای معمول در جهان و ایران اجتنا ب ناپذیر کرده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت در سال 2001 ، اختلالات عصبی- روانی، صدمات و بیماری ایدز به ترتیب مسئول 13 % ، 12 % و 6%از DALY )سالهای عمر از دست رفته تطبیق یافته با ناتوانی( در جهان می باشند. بارکلی بیماری ها،%33 از YLD )سالهای سپری شده با ناتوانی( را بیماریهای عصبی- روانی تشکیل می دهند و در این میان اختلال افسردگی عامل 12.15درصد از YLD بوده و سومین رتبه را بین علل محاسبه شده دارد
در کشور ایران در اصلاح نگرشهای نادرست به مقوله اختلال های روا نپزشکی و مشکل اعتیاد، نه تنها در میان عموم مردم، بلکه در میان سیاست مداران و مدیران ارشد، گامهای بزرگی برداشته است،به طوری که امروزه هیچ مسئولی هر چند در حد شعار اهمیت سلامت روان را نادیده نمی گیرد. ولی با نگاه به آینده باید گفت هنوز را ههای نرفته زیادی در پیش رو است و لازم است گا مهای اساسی و بنیادی تری برداشته شود.
تحقیقات نشان می دهد در سا لهای اخیر بواسطه صنعتی شدن و پدیده مهاجرت نیمی از مردم جهان در شهرها و به ویژه حومه آن زندگی می کنند. به دنبال این تغییرات اجتماعی و اقتصادی، روزبه روز بر استرس ها و مشکلات روانی اجتماعی جوامع افزوده شده و جهان شاهد تغییرات عمده دراپیدمیولوژی بیمار یها و نیازهای بهداشتی افراد شده است. تحقیقات نشان می دهد حاشیه نشینان به دلیل وضعیت بد اقتصادى- اجتماعى زندگی و سطح سواد پایین تر و ویژگی های کالبدى محل زندگی شان، از رضایت کمتری از زندگی برخوردار بوده و این شیوه از زندگی موجب پیامدهای منفی چون آسیب های اجتماعی مانند رواج بزه کاری، دزدی، اعتیاد به مواد مخدر یا پخش و فروش آن و روسپی گری به سرعت در بین آنان گسترش داده است این پیامدها به گونه های مختلف می تواند سلامت اجتماعی آنان را به خطر بیندازد.
در حال حاضر عوامل مولد استرس در جهان نسبت به گذشته بیشتر شده است. زیرا بعضی از مکانیسمهای سنتی که به مردم کمک می کرد تا با فشارهای روانی مقابله کنند به تدریج رو به نابودی می رود. امروزه مشکلات شغلی و اقتصادی، تغییرات سریعی را به وجود آورده و ارز شهای انسانی واعتقادات امید بخش گذشته را از بین برده و به ضعف روابط انسانی و بی تفاوتی انسان ها نسبت به یکدیگر حتی خویشاوندان نزدیک منجر شده و زمین ههای استرس را فراهم آورده است سیاستگذاران بدلیل حجم بالای مشکلات روانی اجتماعی از قبیل شیوع بالای اختلات روانپزشکی، طلاق، اعتیاد، خودکشی، حاشیه نشینی، خشونتهای خانگی و... افزایش روند اقدام به خودکشی وخودکشی های منجر به فوت، وتحمیل هزینه های اقتصادی بالای)مستقیم وغیر مستقیم( این آسیبهای روانی اجتماعی مجبور خواهند شد تا به موضوع سلامت روان توجه ویژ های داشته باشند.
ü تغییر الگوی زندگی سالم در جامعه
ü عدم آگاهی جامعه نسبت به مهار تهای زندگی سالم
ü دسترسی آسان به مواد اعتیاد آور در سطح جامعه
ü کم توجهی برخی از مسئولین و رد ه های سیاسی و سیاستگذاران نسبت به پیشگیری از بیمار یهای
ü روانی – اجتماعی
ü انگ اجتماعی در مورد بیمار یهای روانی– اجتماعی
ü نگرش و باورهای غلط در سطح جامعه نسبت به بیمار یهای روانی
ü دانش پایین جامعه نسبت به شیو ه های سالم فرزندپروری
ü ضعف آموز شهای مورد نیاز در خصوص آموز شهای قبل از ازدواج
ü گران بودن خدمات مشاور های و ضعف پوشش سازما نهای بیمه گر بویژه بیمه های تکمیلی از
ü خدمات سلامت روان
ü عدم تناسب بین دانش فارغ التحصیلان رشته های روانشناسی، روانپزشکی و... با نیازها
ü کم توجهی به مسائل پیشگیری از بیمار یهای روانی اجتماعی از سنین پایین
ü استرس ها و فشارهای روانی بالا در محی طهای تحصیلی )مدارس و دانشگاه(
ü وجود حوادث استرس زا در جامعه و محیط زندگی
ü وجود بحرا نهای طبیعی و غیر طبیعی در گذشته مثل سیل، زلزله و جنگ.....
ü توجه کم به حمایتهای روانی در مواقع بحرانی... به آسیب دیدگان و بازماندگان ناشی از حوادث
ü فراهم نبودن یک محیط سلامت نگر در زمینه پیشگیری از آسی بهای روانی اجتماعی
ü پایین بودن سطح اقتصادی مردم
ü بالا بودن تورم
ü طولانی بودن طول مدت درمان بیمار یهای روانی
ü عدم توجه جامعه نسبت به تأثیرگذاری مصرف برخی داروها در طولانی مدت
ü میزان نسبتاً بالای بیکاری
ü امنیت پایین شغلی
ü مهاجرت و حاشیه نشینی در اکثر شهرهای کشور
ü اجرای طر حهای کارشناسی نشده در سطح جامعه
ü استرسهای محیط کار
ü عدم تناسب کار با ظرفیت های روانی افراد
ü عدم وجود امکانات تفریحی مناسب
ü وجود رقابت های ناسالم در اداره کردن زندگی
ü عدم توانایی برنامه ریزی برای آینده توسط فرد به دلیل پایین بودن مهار تهای زندگی
آنچه که در برنامه های سلامت روان و استقرار یک برنامه پایدار نقش اساسی دارد توجه سیاستگذاران،دولتمردان و نگاه حاکمیت به موضوع سلامت روان بعنوان یک موضوع مهم و اساسی در توسعه اجتماعی فرهنگی است. افزایش شاخص سرمایه اجتماعی با افزایش شاخص های سلامت روان امکان پذیر است. بنابراین سیاستگذاران وحاکمان در تدوین قوانین و اجرای برنامه ها بایستی به موضوع سلامت روان توجه و در هر برنام های پیوست برنامه سلامت روانی اجتماعی را یک موضوع مهم وضروری بدانند.
برنامه های سلامت روانی اجتماعی از محدود موضوعاتی است که مربوط به بخ شهای مختلف بوده ویک برنامه چند بخشی است وعدم هماهنگ یهای بین بخشی نه تنها اثر بخشی یک برنامه را کاهش می دهد بلکه در بسیاری از موارد مانع اجرا واثر گذاری آن برنامه می شود. وظایف سیاستگذاران در این حوزه هماهنگی بین بخشی در اجرای برنامه هاست که در این زمینه 14 معیار مدنظر وملاک عمل در برنامه ها وجود دارد
-1 اهداف مشترک و واضح وجود دارد.
-2 فرصتهای وجود دارد که همکاری بین بخشی را ارتقاء می
بخشد.
-3 سازمان ها برای اقدام کردن دارای ظرفیت هستند: دانش، مهارت و منابع مورد نظر.
-4 بر اساس اعتماد و پیگیری است.
-5 وظایف و مسوولیت ها واضح است و در پذیرش آن موافقت وجود دارد.
-6 بر اهداف، منافع وارز شهای مشترک در میان شرکا تاکید می شود.
-7 حمایت سیاسی تضمین می شود.
-8 شرکای اصلی در ابتدای کار درگیر هستند.
-9 ارتباط افقی مناسب در سرتاسر بخش ها و ارتباط عمودی در داخل بخشها.
-10 اهداف واقعی و نتایج قابل رویت پایش وگزارش می شود.
-11 رهبری، پاسخگویی وپاداش ها در میان شرکا تسهیم می شود
.
-12 گرو ههای ثابت از افراد به همراه سیاستهای
حمایتی مناسب، به خوبی با یکدیگر کار می
کنند .
-13 الگوهای عملی و ابزارهایی برای حمایت از کار بین بخشی تدوین ونهادینه می شود
.
-14 عموم مردم و میانجیان آنها به منظور افزایش مطالبات وکار بین بخشی آموزش می گیرند.
گروه سلامت روانی اجتماعی و
اعتیاد معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی
بیرجند
نظر دهید